Oct 23, 2006

EMERSION ..!!!






نمی دانند که باور هایم در تو خلاصه می شوند ... قرچ قرچ شیرینی رویایت را زیر دندان هایم مزه می کنم ... آب دهانم را جمع می کنم تا ثانیه ای بیشتر بچشم بودنت را ... ترک کویر لبانم قطره ای سرخ می زاید ... لبانم را می کشم بر آینه ی پر غبار اتاق .... چهره ام دو نیم می گردد از میان خون لبانم ... چشم هایم تا به تا به دنبال تو می گردند ... نوک بینی ام سرخ می شود از سرمای نگاهم ... گیسوانم را چهل گیس می کنم به یاد چهل نذر سال پیش ... باد را رها می کنم در وجودم ... پیچک وار می پیچم به آغوشم ... خوشه ای کاغذ رنگی و برف شادی ... بالا می روم از نردبان افکارم و آذین می بندم خانه ی دلم را برای میلادت ...نقش می زنم تولدت را بر سینه ام ... انگشتان کشیده ام را می کشم بر کلید های سیاه و سفید ... ترانه ای بی نام سر می دهم از شوق وجودت ... بند پیراهنم را سـرمی دهم از شانه ... عریان میروم به آغوش صدایت ... آرمیده در بستر، ستاره می بینم...حروفش را می شمارم ... نیم خط فاصله بود بین ما ... !!! چه کوتاه ... چه دراز ... اشک هایم را می چکانم ته خود نویس در دست ... می نویسم فاصله را بر چهار گوش خاکی رنگ ... تق ... می آید به سویت ... تلخ می بویم رفتنش را ... دوان دوان می کشم پاهایم را بر آسفالت زبر خیابان ... پیراهن سفیدم می پیچد به پایم ... عشق بازی پیشانی و سرخی خون ... شب پره ی کوچک می نشیند بر مژه هایم ... پلک هایم می ایستند و نظاره می کنند روشنی امید را در ته وجودش ... گز گز خاکستری انگشت و چک چک بی پناه چشمانم ... خش خش برگ در زیر پا و دنگ دنگ میلادت در سینه ... می نشانم لبانم را نرم بر لبانت ... حضورت را می پوشانم کنج سینه و می نشینم در وجودت ... ترسان می روم زیر پوست نگاهت ... و پیوند می زنم تو را به نهال وجودم ... شیره ی وجودم را آب پاشی می کنم پای جوانه ی ما ... بوی خاک می پیچد ... 8 بوسه و 1 تکه عشق ... ساعتم را کوک می کنم و می نشینم به نظاره....163868 ....نیمه ی گمشده از راه رسید

6 comments:

Anonymous said...

akhe badbakhT ine ke behet baram nemikhore..:|
vaylla manam choob khat gozashtam be shakhse....!:|

Anonymous said...

armaqan joon..nemikhad bar bokhore behetooon ayhanan?!:D
ta 61 noshode ye fekri kon..:|

Anonymous said...

saret khorde be jaii ? postat khili ghashang shodan :Xx in shomarehe in paiin shomare hesabete ? :D khomshel joonam khili khoshmel neveshti :*

Armaghan said...

:)) mahshad shaki shoD ?! khob bashe baba ghabool berim biroon shirini bede behem ,:-" :D

na saram be jaE nakhorde :D :P are shomare hesabam :))

Anonymous said...

:-?

Anonymous said...

مي خواهم با تو بمانم
مي خواهم از تو بگريزم
ميان اين همه ديوار
نه راهي در پيش
نه راهي در پس
زمين به هم دردي با من تكاني مي خورد
همه جا باد است و لرزش
سكوت را هم ياراي هم دردي با من نيست
به كجا بگريزم اي يار
اي يگانه ترين يار
جستجوي بي پاياني در اندرونم
ترا آن جا هم خواهم يافت
ترا در مخفي ترين خلوت درون
ترا اي فرشته كوچك انتظار
ترا اي فرشته عذاب زندگيم
با يافتن تو
جستجوي دوباره اي آغاز خواهم كرد
به درون تو
اين راه را برگشتي هست؟